زن دایی سن بالام...#داستان #واقعی #پادکست

خواهر زنم محجبه بود و...#داستان #واقعی #پادکست

خواهر زنم روز عروسی...#داستان #واقعی #پادکست

توی ویلای رامسر...#داستان #واقعی #پادکست

شوهرم دکتر بود...#داستان #واقعی #پادکست

کتاب صوتی انسان خداگونه(قسمت پانزدهم)

زن عموم... #داستان #داستان_واقعی#رادیو_داستان

شوهرم ماموریت بود...#داستان #واقعی #پادکست

داستان واقعی :زن داییم سرماخورده بود که... 👌

شوهرم بلد نبود... #داستان #داستان_واقعی#رادیو_داستان

وقتی زن همسایه رو دیدم... #پادکست #داستان_واقعی #رادیو_داستان

داستان واقعی: وقتی از سفر برگشتم رفتار شوهرم مشکوک بود.. ضبط صوت توی #داستان_واقعی #پادکست #داستان

داستان واقعی: خواهر زنم با م زندگی میکرد ....#داستان_واقعی #داستان #پادکست

زن همسایه...#داستان #واقعی #پادکست

امداد خودرو بعد تعمیر ماشین....#داستان_واقعی #رادیو_داستان #پادکست

سرنوشت واقعی : کسی که که میخواستمش اونو نپدیرفت منم

داستان واقعی : شوهرم شب کار بود و... 👌

دکتر دستی به ک... م کشید و گفت عجب چیزیه از روی شلوار معلومه چقد توپه جون میده واسه ک.ر.د.ن

داستان واقعی ؛ زن شریکم گفت...( داستان صوتی )

ضربدر بهتره یا جمع و تفریق 😂 ما هم ضربدری دوست داریم

داستان واقعی : روستایی بودم عاشق پسر شهری شدم که اومد مغازمون غافل از اینکه اون ...