شیفتم تموم شده بود و از بیمارستان میرفتم بیرون که پیجم کردن اتاق عمل اما با دیدن مربض به جنون رسیدم.

Length 01:20:50 • 10.1K Views • 5 days ago

داستان تقدیر 📃 My History

LikeShare

Video Terkait

پدربزرگم تو وصیت نامش نوشته بود اگه با یه مرد ۷۵ساله که ۵۵سال ازم بزرگتر بود ازدواج کنم...

پدربزرگم تو وصیت نامش نوشته بود اگه با یه مرد ۷۵ساله که ۵۵سال ازم بزرگتر بود ازدواج کنم...

داستان ارسالی : از اون داستانا که تا همیشه یادت میمونه 🙂❤️dastanland #پادکست #داستان

داستان ارسالی : از اون داستانا که تا همیشه یادت میمونه 🙂❤️dastanland #پادکست #داستان

قرار بود خوشکلترین عروس روستامون بشم و زن پسر خان بشم...اما...

قرار بود خوشکلترین عروس روستامون بشم و زن پسر خان بشم...اما...

داستان ارسالی : اون آقا کپ پسرم بود / داستان واقعی زندگی پادکست

داستان ارسالی : اون آقا کپ پسرم بود / داستان واقعی زندگی پادکست

با پسری ازدواج کردم که همه فکر میکردن خوشبخت ترین دختر شهرم…ولی فردای بعد عروسی کاری کرد که سکته زدم

با پسری ازدواج کردم که همه فکر میکردن خوشبخت ترین دختر شهرم…ولی فردای بعد عروسی کاری کرد که سکته زدم

از پزشک سلطنتی تا یک کارگر ساده؛ داستان حیرت‌انگیز سینوهه و سقوطش🏺چگونه افکارش او را به اینجا رساند🤔

از پزشک سلطنتی تا یک کارگر ساده؛ داستان حیرت‌انگیز سینوهه و سقوطش🏺چگونه افکارش او را به اینجا رساند🤔

شوهرم هم سن پسرم بود اما شب و روز ازم رابطه میخواست تا اینکه یه شب

شوهرم هم سن پسرم بود اما شب و روز ازم رابطه میخواست تا اینکه یه شب

داستان واقعی : این داستان محشره 🤌

داستان واقعی : این داستان محشره 🤌

روایت واقعی دوس پسرم که...

روایت واقعی دوس پسرم که...

داستان واقعی:الهی بختواقبالی بلندنصیبتون بشه بشنوید که شاید براتون اتفاق بیفته#داستان #داستان_واقعی

داستان واقعی:الهی بختواقبالی بلندنصیبتون بشه بشنوید که شاید براتون اتفاق بیفته#داستان #داستان_واقعی

داستان ارسالی: مادرم تر.ک‌مون کرده بود اما هنوز صدای نا.له.ش از اتاق شوهرم میومد #داستان

داستان ارسالی: مادرم تر.ک‌مون کرده بود اما هنوز صدای نا.له.ش از اتاق شوهرم میومد #داستان

انقدر این داستان قشنگه که تا ابد تو ذهنت میمونه عاشقانه اس 🥹😍 #داستان #پادکست

انقدر این داستان قشنگه که تا ابد تو ذهنت میمونه عاشقانه اس 🥹😍 #داستان #پادکست

داستان واقعی منشی که کاری کرد که رئیسش...

داستان واقعی منشی که کاری کرد که رئیسش...

کنیدداستان واقعی : طبق رسم قبل از شوهرم ... #داستان #پادکست #dastan

کنیدداستان واقعی : طبق رسم قبل از شوهرم ... #داستان #پادکست #dastan

Surah Al Baqarah سورة البقرة Dengan Suara Indah Membuat Hati Tenang | Ebrahem Abdel Moneim

Surah Al Baqarah سورة البقرة Dengan Suara Indah Membuat Hati Tenang | Ebrahem Abdel Moneim

روایت واقعی : داستانی قدیمی و جذاب از ایل و طایفه ها بشدت عاشقانه و مهیج ازدواج اجباری

روایت واقعی : داستانی قدیمی و جذاب از ایل و طایفه ها بشدت عاشقانه و مهیج ازدواج اجباری

داستان واقعی : از شوهرم و خانوادش چیزی دیدم که نتونستم فراموش کنم تا اینکه.. #داستان_واقعی #پادکست

داستان واقعی : از شوهرم و خانوادش چیزی دیدم که نتونستم فراموش کنم تا اینکه.. #داستان_واقعی #پادکست

عاشق پسر فقیری بودم ولی پدرم برای پول مجبورم کرد...

عاشق پسر فقیری بودم ولی پدرم برای پول مجبورم کرد...

داستان واقعی : sarnevesht.to بهترینه گوش کنید

داستان واقعی : sarnevesht.to بهترینه گوش کنید

داستان واقعی : dastanland #dastan

داستان واقعی : dastanland #dastan