داستان واقعی خواهردوستموبردم پشت درختو...#داستان_واقعی #داستان #پادکست #dastan

پزشک باردارم کردو...#داستان_واقعی#داستان #پادکست #dastan

عاقد توی شناسنامم چیزی دیدی که سراسیمه گفت پلیسو خبر کنید…#پادکست #داستان_واقعی #داستان

عاشق مرد مهمی شدم که ظاهرن قصاب بود...#رادیوصدا

داستان واقعی : پدرم سر میز قـ ما ر منو با خت ... بینهایت جذابه ارسالی از شما

داستان عاشقانه : داستان واقعی - سرگذشت عاشقانه اما غم انگیز دختری به نام لیلا - قسمت ۷

داستان زیبای راز - مرد تاجری که مخفیانه از هر شهری یک زن میگرفت

سرگذشت واقعی : به اصرار شوهرم رفتیم از پرورشگاه بچه اوردیم هرچی بزرگ تر میشد بیشتر شبیه شوهرم میشد !

باران غم ها ـ داستان واقعی

شوهرم دخترم...#داستان #واقعی #پادکست

مردونگی شوهرم قوی بود و بعد از فهمیدن اون راز...زندگیم زیرو رو...

شب منو برد خونشو تا صبح...#داستان#داستان_واقعی#پادکست#dastan

داستان واقعی : صاحب خونم زنی بود که.. #داستان_واقعی #پادکست #داستان

مادرشوهرمو خواهرش بلایی سرم آوردن که...داستان ارسالی #رادیو_صدا

داستان واقعی : شب عروسی و اتفاق تلخ ...

داستان واقعی : خیلی جذابه 😍از دست ندین 🙂

داستان مجبور شدم مادر شوهرم رو کتک بزنم ، واقعی و ارسالی از طرف شما ، تک قسمتی ، پادکست و ولاگ فارسی

داستان واقعی: وکیل بودم.... #رادیو_داستان #داستان_واقعی #پادکست

داستان واقعی جدید : اون شب تصمیم گرفتم که... #داستان_واقعی #داستان #داستان_صوتی #قصه #پادکست

داستان واقعی: یک سال بعد از.... #داستان_واقعی #پادکست #داستان

پشت پرده زندگی پلیس مخفی که...عجیب و شنیدنی و بی نظیر...#رادیو_صدا